اپوزيسیون کاذب
کوروش سميعى
این نیروهای جان بر کف اسلامى که اوج افتخارشان این است که در دامن خمینی بزرگ شدند و دست آقا بر سرشان کشیده شده، همین نیروهای شگفت آوری که آمده اند تا اسلام راستین را نجات دهند و تبدیل به ولی نعمت هایی شدند که با هر سخن پراکنی شان حال یک "ملت" را به هم می زنند، همین ها که سی سال از امکانات یک رژیم تماما مستبد و جنایتکار بهره بردند و تبدیل به دکتر و مهندس و فیلمساز و شومن و غیرهء ولایتی و فقيهی شدند، اینروزها ماموریت بسیار جدی برای نجات جمهوری اسلامی دارند !
همین هایی که امروز با خروج از ایران ماموریت تشکیل اپوزیسیون کاذب را دارند و هر روز مصاحبه های هدفمندشان از رسانه هایی مثل بی بی سی و صدای امریکا و ... در حال پخش شدن است، همین هایی که سالها در دوبی و کشورهای مجاور عربی مشغول برج سازی و کار و کاسبی بودند و بعد از اینکه صدای مردم و طبقه کارگر پشت حکومتشان را لرزاند به یک باره سر از امریکا و اروپا در آوردند و تبدیل به "عناصر مبارز" شدند، اینها قرارشان تحریف مبارزه و منحرف کردن جهت فعالیتهای احزاب سیاسی برای فروپاشی جمهوری اسلامیست !
اینها که با پیش کشیدن "بحث اسلام چیز دیگریست" و "پایبندی به دموکراسی و جدایی دین از سیاست" تلاش میکنند تا خود را به عنوان "حامی مردم" جا بزنند، همین ها که با ساختن فیلمها و انجام مصاحبه ها عليه ولی فقیه شان حرف می زنند و علت "کج روی" هایش را خروج از خط و راه خمینی میدانند٬ و با تو سر احمدی نژاد زدن و مثلا محکوم کردن مضحکه انتخابات فکر می کنند نقاب مبارز به چهره زدند و راه نفوذ در افکار مردم را دارند٬ باید در ابعاد گسترده و هدفمند افشا و دستشان رو شود.
نکته ای که در این میان بسیار قابل توجه است نه صرفا تحرک و ظهور اینان، که کل رژیم جمهوری اسلامی است که در طی این سالها ثابت کرده برای پیاده کردن اهداف شنیع خود رژیم کار بلدیست. رژيمى که اين عاليجنابان مرتجع و شکنجه گر را پرورش داده است. گنجی ها، خزعلی ها، مخملباف ها، سازگارها و حتی محمد حسینی های بسیاری این روزها در خارج کشور حضور دارند که در این برهه زمانی با خرقه عوض کردن از نوکری نظام به "منتقد" نظام تبدیل شدند و گاها حتى دم از فروپاشی می زنند! اینها نه تنها دشمنان جمهوری اسلامی نیستند بلکه منجی هایی هستند که تلاش میکنند با نفی قسمت هایی از کلیت این حکومت براى زنده نگاه داشتن آن تلاش کنند. اینها تمام تعریف اصلاح طلبان هستند. موسوی و کروبی و خاتمی ها که در داخل کشور فکر می کنند و البته هم به عبث که "رهبر" اعتراضات مردمند٬ اینها هم حتما در خیال "رهبری اپوزيسیون" پا به عرصه گذاشته اند. در خیلی مقاطع و در بطن بسیاری از جریانهای عمدتا رسانه ای مخالف رژیم٬ آن هم باز به "ظاهر" توانسته اند رخنه کنند. به گونه ای که در شرایطی که با تمام آزادی هایی که در اروپا و آمریکا حداقل برای مخالفت با جمهوری اسلامی وجود دارد و با وجود رسانه هایی که باز به "ظاهر" ماموریت سازماندهی کردن دارند٬ عملا نیروی چپ و احزاب کمونیستی که تنها جریان برای نفی تمامیت نظام سرمایه داری اسلامی بودند نمی توانند در این بستر و این رسانه ها سياست و اندیشه خود را نشر کنند و حتى اینکه حضور داشته باشند .
آسیب تشکیل این اپوزیسیون کاذب، به واسطه همین رسانه ها و حضور مرتب شان اگر چه نمیتواند به روی مردم تاثیری جدى داشته باشد (که اگر داشت در داخل ایران رهبرانشان می توانستند شعارهای مردم را از سمت مرگ بر جمهوری اسلامی به طرف حمايت از حکومت سوق دهند) اما میتواند به واسطه دیده شدن مکررشان٬ فعالیت احزاب سیاسی خارج کشور را وارد فاز جدیدی کند. در این برهه اطلاع رسانی و برملا کردن سیاستهای اینان یکی از راه کارهائیست که در کنار تشخیص مردم و البته شعور اعتراضیشان میتواند بدرجه اى این آسیب را کمرنگ جلوه دهد .
ماهيت این افراد را بايد قاطعانه افشا کرد٬ جنايات و گذشته شان را برملا و یادآوری کرد٬ و ميدان عوامفريبى و سیاه بازی سیاسی و اداى اپوزيسيون در آوردن را ازشان سلب کرد. اينها همکاران جمهورى اسلامى در جنايت جمعى اند و نه در موضع فعاليت سياسى و سخنرانى بلکه بايد در قبال عملکرد خونبارشان پاسخ بدهند. مثل اينست که همکاران هيتلر در اروپا چرخ بزنند و راجع به دمکراسى سخن بگويند! بايد مثل همیشه و با تدبیری رادیکال و سياسى نقشه هاى اين مرتجعين اسلامى را به شکست کشاند. مردم بیش از همیشه و با فشارهای تحریم ها و همچنین فشارهایی که حکومت بر آنها تحمیل کرده به مرز نفرت از دین و جمهوری اسلامی رسیده اند. نباید بیش از این اجازه داد چنین مهره های مرتجع و سوخته ای به شعور و درک آزادی و برابری خواهی مردم توهین کنند و به خيال خود پروسه سرنگونی جمهوری اسلامی را عقب اندازند.
اراده جامعه و طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم به مرحله ای از بلوغ رسیده که دیگر باید رژیم و تئوریسین هایش را وارد شرایطی کرد که دستها را به علامت تسلیم بالا بگیرند و به سمت زباله دانی تاریخ رهنمون شوند . مرگ بر جمهوری اسلامی ! *
١٨ اکتبر ٢٠١١